به نام خدای بخشنده و مهربان
خدا فرمود : اینک چنین مقرر کردیم که بنى اسرائیل مدت چهل سال از ورود به آن سرزمین محروم باشند . آنان در طول این مدت بر روى زمین سرگردان خواهند بود ; نه چون شهرنشینان در شهرى استقرار مى یابند و نه چون صحرانشینان در بیابان زندگى مى گذرانند . این کیفر آنان است ، پس بر این تمردپیشگان از این که کیفر الهى را مى چشند اندوه مخور . ( 26 )
اى پیامبر ، براى این یهودیان و مسیحیانى که بر تو رشک مى برند ، داستان واقعى دو پسر آدم ، هابیل و قابیل را نقل کن ، که هر کدام چیزى را براى تقرّب به درگاه خدا تقدیم نمودند ، ولى تنها از یکى از آنها پذیرفته شد و از دیگرى پذیرفته نشد . قابیل که هدیه اش قبول نشد به هابیل گفت : حتماً تو را خواهم کشت . هابیل گفت : خداوند تنها از تقواپیشگان مى پذیرد . ( 27 )
اگر
تو دست خود را به سوى من بگشایى تا مرا بکشى ، قطعاً من دست خود را به سوى
تو نمى گشایم تا تو را بکشم ، زیرا من از خدا که پروردگار جهانیان است مى
ترسم . ( 28 )
من مى خواهم که تو گناه من و گناه خودت را بر دوش گیرى و از همدمان آتش گردى ، و سزاى ستمگران این است . ( 29 )
سرانجام نفْس قابیل در کشتن برادرش رام وى گردید پس ، او را به قتل رسانید و از زیانکاران گردید . ( 30 )