به نام خدای بخشنده و مهربان
گفت: خداوند میفرماید گاوی باشد که برای شخم زدن رام نشده باشد، و برای زراعت آبکشی نکند، از هر عیبی بر کنار و حتی هیچ گونه رنگ دیگری در آن نباشد، گفتند: الان حق مطلب را برای ما آوردی! سپس (چنان گاوی را پیدا کردند) و آنرا سر بریدند ولی مایل نبودند این کار را انجام دهند!(۷۱)
و بخاطر بیاورید هنگامی را که فردی را به قتل رساندید سپس درباره (قاتل) او
به نزاع پرداختید و خداوند آنچه را مخفی داشته بودید آشکار میسازد.
سپس
دلهای شما بعد از این جریان سخت شد، همچون سنگ، یا سختتر! چرا که پارهای
از سنگها میشکافد و از آن نهرها جاری میشود، و پارهای از آنها شکاف بر
میدارد و آب از آن تراوش میکند، و پارهای از خوف خدا (از فراز کوه) به
زیر میافتد (اما دلهای شما نه از خوف خدا میطپد و نه سرچشمه علم و دانش و
عواطف انسانی است) و خداوند از اعمال شما غافل نیست.
به نام خدای بخشنده و مهربان
ما این جریان را مجازات و درس عبرتی برای مردم آن زمان و کسانی که بعد از
آنان آمدند، و هم پند و اندرزی برای پرهیزکاران قرار دادیم.
(و
بخاطر بیاورید) هنگامی را که موسی بقوم خود گفت خداوند به شما دستور
میدهد ماده گاوی را ذبح کنید (و قطعهای از بدن آنرا به مقتولی که قاتل او
شناخته نشده بزنید تا زنده شود و قاتل خویش را معرفی کند و غوغا خاموش
گردد) گفتند آیا ما را مسخره میکنی ؟ (موسی گفت) به خدا پناه میبرم از
اینکه از جاهلان باشم!
به نام خدای بخشنده و رحم کننده
و (نیز به خاطر بیاورید) زمانی را که گفتید: ای موسی هرگز حاضر نیستیم به
یک نوع غذا اکتفا کنیم، از خدای خود بخواه که از آنچه از زمین میروید، از
سبزیجات خیار، سیر، عدس، و پیاز برای ما برویاند، موسی گفت: آیا غذای پستتر
انتخاب مینمائید (اکنون که چنین است بکوشید از این بیابان) وارد شهری
شوید، زیرا هر چه خواستید در آنجا هست. خداوند (مهر) ذلت و نیاز بر پیشانی
آنها زد و مجددا گرفتار غضب پروردگار شدند، چرا که آنها نسبت به آیات الهی
کفر میورزیدند و پیامبران را به ناحق میکشتند، اینها به خاطر آن بود که
گناهکار و سرکش و متجاوز بودند.
به نام خدای بخشنده و مهربان
سپس شما را پس از مرگتان حیات بخشیدیم، شاید شکر نعمت او را بجا آورید.